احمدی‌تبار: تجافی و کنده شدن از دنیا فلسفۀ روزه‌داری است/ سالکِ راه حق به همه چیز عشق می‌ورزد

دوشنبه, 28 فروردين 1402

استاد سطوح عالی حوزه اظهار داشت: برای اینکه حال خوب و معنوی ماه رمضان را در ماه های بعد حفظ کنیم، مطالعه دستورالعمل‌های حضرت امام، علامه طباطبایی، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، سید بن طاووس و علما و بزرگان دیگران را توصیه می کنم.

احمدی‌تبار: تجافی و کنده شدن از دنیا فلسفۀ روزه‌داری است/ سالکِ راه حق به همه چیز عشق می‌ورزد

به گزارش پایگاه رسمی اطلاع‌رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) ـ یک سوال و دغدغه ای که روزه داران و مومنین دارند این است که "بعد از ماه رمضان چه کارهایی انجام بدهیم تا حال خوب و معنوی ماه میهمانی خدا را حفظ کنیم؟"

در همین زمینه خبرنگار ابنا با حجت الاسلام و المسلمین «احمد احمدی تبار» استاد سطوح عالی حوزه و "مشاور عالی" دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) به شرح زیر گفتگو کرده است:

ابنا: به عنوان اولین سوال، چه کارهایی انجام دهیم تا حال خوب و معنوی ماه رمضان را در ماه های بعد حفظ کنیم؟

ـ برای اینکه حال خوب و معنوی ماه رمضان را در ماه های بعد حفظ کنیم، مطالعه دستورالعمل‌های حضرت امام، علامه طباطبایی، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، سید بن طاووس و علما و بزرگان دیگران را توصیه می کنم. اگر کسی این دستورالعمل ها را نگاه کند با معنویتی که این بزرگان داشتند، می تواند راه را پیدا کند.

اینجا به دعایی که در شب بیست و هفتم ماه رمضان وارد شده، اشاره می کنم. شب بیست و هفت ماه رمضان از شب هایی است که احتمال دارد شب قدر باشد و اهل سنت هم بر آن تأکید می کنند. شب قدر در شب های سال گم است، لذا دقیقا نمی دانیم که شب قدر کدام شب است. برخی شب نیمه شعبان و شب عید مبعث را احیاء می گیرند و در روایاتی شب زنده داری در این شب ها توصیه شده است، اما بر اساس رهنمود قرآن، شب قدر از شب های ماه مبارک رمضان است. خداوند در سوره قدر می فرماید "إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ" یعنی ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، از سوی دیگر آیه مبارکه "شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ" ما را به این مطلب می رساند که شب قدر در ماه رمضان است، اما اینکه شب قدر کدام شب ماه مبارک رمضان است، برخی از بندگان صالح همه شب های ماه مبارک رمضان را شب زنده داری می کنند تا شب قدر را درک کرده باشند. همچنین رهنمودهایی داریم که شب قدر در شب های فرد ماه مبارک رمضان است، لذا برخی فقط شب های فرد ماه مبارک را شب زنده داری می کنند.

در برخی روایات آمده است که شب قدر در نیمه دوم ماه رمضان است، به همین دلیل برخی، شب های نیمه رمضان به بعد را شب زنده داری می کنند تا شب قدر را درک کرده باشند.

بر اساس روایات آنچه که بیشترین احتمال را داده اند شب قدر یکی از شب های 19، 21، 23 و 27 ماه رمضان است. البته برخی روایات تأکید دارد که شب قدر در شب 23 ماه رمضان است و به " ليلة الجُهَنى" معروف است. مردی به نام جُهَنى که گوسفندان فراوانی داشت و ورود گوسفندان آن در شب قدر به مدینه، مشکلاتی برای خود و مزاحمت هایی برای مردم ایجاد می کرد، از پیامبر(ص) تقاضا کرد که به ایشان بگوید شب قدر کدام است تا فقط آن شب به مدینه بیاید، پیامبر(ص) در گوش او چیزی گفت و اصحاب دیدند که جُهَنى شب 23 ماه رمضان با گوسفندان خود وارد مدینه شد تا در مسجد النبی خدمت پیامبر(ص) باشد.

برخی شب 27 ماه رمضان را هم شب زنده داری می کنند. در شب 27 ماه رمضان اعمالی وارد شده که یکی از آنها دعایی از امام سجاد علیه السلام است که تأکید شده آن را بخوانید و تکرار کنید تا در وجودتان نهادینه شود. آن دعا این است که "اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي التَّجَافِيَ عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ الاِسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ".

به نظر می آید نهایت چیزی که در ماه مبارک رمضان برای سالک راه حق به دست می آید این است که این حالت را پیدا کند؛ اولاً بفهمد که دنیا دار غرور و فریب است و به هیچ چیزِ دنیا نمی شود دل بست. چیزهایی که احساس می کنیم به دست آورده‌ایم اما وقتی نگاه می کنیم، می بینیم در دست ما چیزی نیست؛ پدر، مادر، زن، زندگی، ماشین، خانه، پول و هر چیزی که خیال می کنیم به دست آورده ایم، می بنیم که هیچ کدام دستاورد نیست و روزی که به آنها نیاز داریم در دست ما نیستند. لذا دنیا، دار غرور و فریب است و برای انسان گرفتاری دارد. انسان خیال می کند همه چیز را به دست آورده و می تواند آنها را داشته باشد اما شخص را به جایی نمی رساند، چون در روز حساب و کتاب می بیند هیچ کدام از آنها در دستش نیست و دستش خالی است. لذا حالتی که انسان در ماه رمضان باید به آن برسد و اساساً ماه رمضان برای این است که انسان این معنا را درک کند که این دنیا، دار غرور است به همین دلیل باید از این دار غرور کنده شویم؛ لذا انسان حالت "تجافی" دارد، دنیا دار غرور است و دار خلود و جاودانگی نیست. ما خیال می کنیم با دستاوردهای دنیا می توانیم جاودانه شویم در حالی که جاودانگی وجود ندارد و همه را باید بگذاریم و برویم. در دعا از خدا می خواهیم که خدایا رزق و روزی ما را در این قرار بده تا در ماه رمضان حالت تجافی داشته باشیم و تجافی حالت کنده شدن است. در نماز هم بحث تجافی داریم، کسی که یک رکعت به نماز جماعت دیر می رسد، یعنی هنگامی که دیگران تشهد می خوانند، باید در حالت تجافی بنشیند و منتظر بماند و تا بحول الله می گویند و این شخص از حالت نیمه نشسته بلند و کنده شود. انسان باید در ماه رمضان حالت تجافی و کنده شدن از دنیا پیدا کند چون دنیا دار غرور است و نمی شود به آن دل بست.

از طرف دیگر "وَ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ" من باید تمام برنامه های زندگی خود را برای دار خلود، جاودانگی و قیامت تنظیم کنم. لذا هر حرکت و گامی که برمی‌دارم، هر سخنی که می گویم و هر فعلی که انجام می دهم باید با عنایت به آنجا باشد.

"الاِسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ" نکته سوم این است که انسان خود را برای مرگ آمد کند، لذا مؤمن کسی است که اگر هر لحظه به وی گفتند برو، باید برود.

برخی از روایات به ما می گوید که مومن باید بین دنیا و آخرت موازنه ایجاد کند. امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند "كُنْ لِدُنْیاكَ كَأَنَّكَ تَعیشُ اَبَداً وَ كُنْ لِاخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَموتُ غَداً" کارهای دنیا را به گونه ای انجام بده که انگار برای همیشه در دنیا خواهی بود. خانه می سازی محکم بساز و هر کار دیگری که قرار است انجام دهی، به بهترین شکل انجام بده و سرهم بندی نکن. "وَ كُنْ لِاخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَموتُ غَداً برای آخرت نیز چنان باش که اگر گفتند الان زمان مرگ است، آماده باشی.

انسان باید توازن بین دنیا و آخرت را در زندگی ایجاد کند و به گونه ای نباشد که اگر مرگ به سراغش آمد، ببیند دستش خالی است و کاری نکرده است.

انسان این حالت را باید در ماه مبارک رمضان به دست آورد. در دعای شب 27 ماه رمضان از خدا طلب می شود که این حالت در ماه رمضان برای ما ایجاد شود. زمانی که انسان به این حالت رسید، معنویاتی به دست خواهد آورد و معنویتی که انسان در ماه رمضان به دست آورده باید به ماه های دیگر پرتو بیافکند؛ یعنی باید حالت تجافی، انابه به دارخلود و استعداد للموت را پیدا کند و اجازه ندهد تا فرصت ها از دستش برود.

لذا امام راحل در این راستا توصیه هایی دارند که روزهای دوشنبه و پنج شنبه در غیر ماه رمضان را روزه بگیریم یا در ماه های دیگر هر روز یک صفحه قرآن را با تدبر و تأمل بخوانیم تا در انسان حال خوب و معنوی ادامه پیدا کند.

 ابنا: از کجا بدانیم که اعمال ما مثل نماز، روزه، قرائت قرآن و ... مقبول درگاه الهی واقع شده است؟

 ـ ملاک آن تحول در خود انسان است. یعنی انسان زمانی که تکلیف خود را درست انجام دهد، زودتر از همه می فهمد که کارش درست بوده یا نه. بنابراین انسان باید به دل خود نگاه کند.

خداوند تبارک و تعالی ما را خالی به دنیا نفرستاده است، بلکه داده هایی را در درون ما قرار داده است و ما بر اساس آن داده ها می فهمیم که خوب و بد چیست. در روایتی آمده است که شخصی به نام "وابصه اسدی" از اصحاب پیامبر(ص) با خود فکر می کرد و دلش می خواست انسان خیلی خوبی باشد، کارهای خوب انجام دهد و کارهای بد را ترک کند. به خاطر این دغدغه ای که داشت با خود گفت که خدمت پیامبر(ص) می رسم تا ایشان تمام خوبی ها و بدی ها را به من بگوید و من همه آن ها را یاداشت کنم تا بدی ها را ترک کرده و خوبی ها را انجام دهم. با این فکر و دغدغه خدمت پیامبر(ص) رسید و سلام کرد. پیامبر(ص) به وابصه فرمود تو می گویی که برای چه امری آمدی یا من بگویم؟ وابصه عرض کرد که شما بفرمایید. پیامبر(ص) فرمود: آمدی تا تمام خوبی ها را بپرسی و همه آنها را انجام دهی، از همه بدی ها بپرسی و آنها را ترک کنی. وابصه عرض کرد: بله یا رسول الله برای این کار آمده ام. پیامبر(ص) خوبی ها را برای وابصه لیست نکرد بلکه در جواب فرمود: "یا وابصة: البر ما اطمانت الیه النفس" کار خوب آن است که وقتی انسان انجام می دهد، آرامش باطنی پیدا کند، موجب خوشحالی و نشاط درونی گردد و درون وی پر از شعف و خوشحالی شود. "اَلْإِثْمُ مَا تَرَدَّدَ فِي اَلصَّدْرِ" کار بد آن است که انسان با انجام آن دچار اضطراب شود و دلهره بگیرد و دنبال این بگردد تا دیگری کارش را تأیید کند. ما گاهی کاری می کنیم و دنبال آن هستیم تا کارمان را توجیه کنیم، می گوییم باید می کردم! این اضطراب یعنی کارم خوب نبوده است. این سنجه در درون ما هست که با مراجعه به آن می فهمیم که نماز یا روزه ما به درد می خورد یا نه!

در ماه مبارک رمضان،  ادعیه مسیر را برای ما بیان کرده است و مسیر و راه مشخص است. بعد از نمازها می خوانیم که "اللهم ادخل علی اهل القبور السرور" یعنی ما به عنوان یک انسان برای همه موجودات و حتی مردگان خیر و نیکی می خواهیم. این انسان که برای مردگان سرور می خواهد قطعا برای سرور تمام انسان ها، گیاهان، موجودات و جمادات در تلاش است.

در روایت مفصلی که ارشاد دیلمی و مرحوم مجلسی آن را نقل کرده اند، آمده است، پیامبر(ص) در شب معراج زمانی که به مقام قرب رسید و با خدا صحبت می‌کرد، از خداوند سوال کرد که محبوب ترین بندگان نزد تو چه کسانی هستند؟ خداوند ویژگی های بندگان محبوب را یکی پس از دیگری بیان کرد و در پایان ویژگی ها را جمع بندی نمود و در یک جمله فرمود: "اُولئِكَ الَّذينَ نَظَروا إلَى المَخلوقينَ بِنَظَري إلَيهِم" بندگان محبوب من کسانی هستند که با نگاه من به همه مخلوقات نگاه می کنند. نگاه خدا نگاه رحمت است، ما هنوز درباره رحمت خدا فکر و تأمل نکرده ایم که خدا چقدر مخلوقات خود را دوست دارد.

در روایات آمده است که اسم حضرت نوح، عبدالغفار بود. نوح از ریشۀ نوحه، ناله و گریه است. به این دلیل به حضرت نوح، نوح می گویند که بعد از اینکه امت خود را نفرین و طوفان همه را غرق کرد؛ خدا او را آزمایش نمونه و به وی دانه ای داد تا بکارد و درخت شود. حضرت نوح دانه را کاشت، جوانه زد و هر روز به آن آب می داد تا درخت تنومندی شد. خداوند فرمان آمد که این درخت را قطع کن. نوح درخت را قطع کرد اما ناراحت و گرفته بود، خدا پرسید: چرا ناراحتی؟ نوح در جواب عرض کرد که این درخت را من کاشتم و از آن مراقبت کردم. خداوند فرمود: خوش انصاف! دانه را من دادم، من آن را رویاندم و با قدرت و اراده من رشد کرد، از قطع کردن ناراحت هستی؟! اما بندگانی  که من خلق کردم، من رزق آنها را می دادم و سنگینی آنها را زمین من تحمل می کرد، چه طور دلت آمد آنها را نفرین کردی که هیچ کس از آنها در زمین نماند؟! "اوَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً" وقتی که این مطلب به نوح گفته شد، اواخر عمر فقط گریه و ناله می کرد به همین دلیل "نوح" نامیده شد.

خداوند می فرماید "اُولئِكَ الَّذينَ نَظَروا إلَى المَخلوقينَ بِنَظَري إلَيهِم"  نظر خدا، نظر رحمت به همه بندگان است به همین دلیل می خوانیم "اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ" یعنی رحمت تو همه هستی را فراگرفته است.

بنابراین انسان مومن و سالکِ راه حق برای همه رحمت دارد و نه فقط انسان ها، بلکه به همه موجودات حتی به حیوانات عشق می ورزد و نمی تواند انسانی، مومن باشد و زجر حیوانی را ببیند، حیوانی را گرسنه یا تشنه ببنید و بی تفاوت باشد.

نمی تواند گیاهی را ببیند و نسبت به او رحمت و مهربانی نداشته باشد، لذا در روایتی آمده است که شکستن شاخه یک درخت مثل شکستن بال فرشته است. پس انسانی که رمضان را درک کرده باشد، چنین ویژگی هایی را پیدا می کند.

ابنا: تقدیر و تشکر می کنم از اینکه وقت گرانقدر خود را در اختیار ما گذاشتید.

 

 

منبع: خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

نظر دهید

شما به عنوان مهمان نظر ارسال میکنید.

مجمع جهانی اهل‌بیت (ع)

مجمع جهانی اهل‎بیت(علیهم‎السلام)، به عنوان یک تشکل جهانی و غیردولتی، از طرف گروهی از نخبگان جهان اسلام تشکیل شده است. اهل‎بیت(علیهم‎السلام) به این دلیل بعنوان محور فعالیت انتخاب شده‎اند که در معارف اسلامی در کنار قرآن، محوری مقدس را که مورد پذیرش عامه مسلمین باشد، تشکیل می‎دهند.
مجمع جهانی اهل‎بیت(علیهم‎السلام) دارای اساسنامه‎ای مشتمل بر هشت فصل و سی و سه ماده است.

  • ایران - تهران - بلوارکشاورز - نبش خیابان قدس - پلاک 246
  • 88950827 (0098-21)
  • 88950882 (0098-21)

تماس با ما

موضوع
ایمیل
متن نامه
8-4=? کد امنیتی