اولين مأموريت ما نفي اين نظام ظالمانه است. نميشود كسي محب اهل بيت باشد و در برابر اين نظام طاغوتي شيطاني قد علم نكند. اولين مأموريت ما«كونوا للظالم خصم و للمظلوم عونا» است. محب اهل بيت نميتواند در مقابل اين نظم جهاني بيتفاوت باشد. محب و پيرو اهل بيت فقط به فكر خود و گروه خودش و محبين اهل بيت نيست. امام عزيز ما جلوۀ شيعه و محب حقيقي اهل بيت در عصر كنوني – كه رحمت و درود خدا بر او باد - فرمود: در هر كجاي زمين و عالم ظلم هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستيم. ما يار همۀ مستضعفان عالم و ايستاده در برابر همۀ طغيان گران، طاغوتها و مستكبران هستيم.
پنجمين اجلاس مجمع عمومي مجمع جهاني اهل بيت(ع) با سخنان «ریيس جمهور احمدی نژاد» در محل سالن اجلاس سران رسماً افتتاح شد.
دکتر احمدينژاد در سخنان خود ضمن خيرمقدم به صاحبنظران، اساتيد و نخبگان حاضر در اين اجلاس به اصل خلقت انسان اشاره كرد و گفت: انسان مهمترين مخلوق هستي است و همه عالم براي انسان خلق شده است. وي افزود: آسمانها و زمين و همه موجودات عالم در خدمت انسان و سجدهكننده در برابر انسانند و انسان براي آن خلق شد تا آئينه تجلّي اسماء و صفات خدا در زمين باشد.
ایشان اهل بیت(ع) و نظام ولایی را متعلق به همه بشریت دانست و گفت: «نقطه اصلي تمركز شيطان، غافل كردن بشريت از حقيقت امامت است. امام، جاري در هستي است و اين ما هستيم كه غائبيم در نتيجه همه مومنان بايستي با ياد كردن امام دلها را بيدار كنند و اين شدني است».
رئيس جمهور در بخشهاي پاياني سخنان خود بيداري اسلامي را مورد اشاره قرار داد و يادآور شد: «معناي بيداري اسلامي فقط براي مسلمانان و نجات آنها نيست بلكه به معناي بيداري فطرتها و عدالتخواهي و بازيابي كرامت انساني است و البته همه اينها ذيل اسلام است. اسلام براي بيدار كردن انسانها آمده است».
آقاي احمدينژاد در پايان سخنان خود ضمن تشكر از برگزار كنندگان اين اجلاس يادآور شد: «ما بشريت را به آينده درخشان وعده داده شده الهي دعوت ميكنيم كه بسيار بسيار نزديك است».
علیرغم انتشار سخنان رییس جمهور در همان دقایق اولیه سخنرانی ایشان در ابنا، به لحاظ اهمیت این سخنان، اینک اقدام به بازنشر متن کامل سخنرانی ایشان مینماییم:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و الصلوة و السلام علي سيدنا و نبينا محمد و آله الطاهرين و صحبه المنتجبين.
اللهم عجل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلنا من خير اعوانه و انصاره والمستشهدين بين يديه.
خداي بزرگ را سپاسگزارم كه توفيق حضور در اين مجمع عظيم و ارزشمند را عنايت فرمود؛ مردان و زنان مؤمن و صادقي كه دلهاي آنها مالامال از عشق به بهترين خلق خدا، پيامبر و اهل بيت پيامبر است و خود را براي اداي شكر اين عشق و محبت الهي مجهز و آماده كردهاند. همه شما از صاحبنظران، استادان و برجستگان هستيد. صحبت كردن من در جمع شما انديشمندان و علما زيره به كرمان بردن است، اما به عنوان عرض ارادت به ساحت اهل بيت پيامبر و عاشقان اهل بيت گرامي او نكاتي را خدمتتان عرض ميكنم.
نكتۀ اول دربارۀ اصل خلقت انسان است. انسان مهمترين مخلوق هستي است. همۀ عالم براي انسان خلق شد. آسمانها و زمين و همۀ موجودات عالم در خدمت و مسخر انسان و سجده كننده در برابر انساناند. انسان براي خدا خلق شد، براي اينكه تجلي خدا در هستي و خليفه او در زمين و آيينۀ تجلي اسماء و صفات خدا در زمين باشد.
خدا عالم را در خدمت انسان خلق كرد و از انسان خواست كه خود را تا خدا بالا بكشد و تجلي خدا در عالم بشود. حقيقت انسان يكي است. خدا انسان را بر اساس فطرت الهي خلق كرد. البته او را در نازلترين سطح در زمين و خاك قرار داد و از او خواست خود را بالا بكشد و الهي بشود.
براي انجام اين مأموريت خداي متعال انسان را تنها نگذاشت. رهبران، هاديان و هدايتگران را بين خودش و انسانها واسطه قرار داد؛ واسطهاي كه بايد كامل و در نقطۀ اوج باشد. هم الگو و نمونه، هم راه و راهنما و هم دستگير و پشتيبان باشد.
پيامبران همه آمدند تا انسان را هدايت كنند، غل و زنجيرها را از دست و پاي انديشه و احساسات و دل انسانها باز بكنند. خداي متعال انسان را تنها نگذاشت. بعد از پيامبران اوصيا آمدند. حقيقت انسان يكي است و فطرتش الهي است. خواسته و آرزوي نهايي همۀ انسانها يك حقيقت است. همه به دنبال توحيد، عدالت، رسيدن به خدا و همه به دنبال علم، حكمت، قدرت، خلاقيت، رأفت و رحمت مطلقاند.
اين را خدا در نهاد همۀ انسانها قرار داده است. براي نيل به اين قله، خداي متعال دين را نازل كرد. حقيقت دين يكي است. خداي متعال براي هدايت انسانها بيش از يك دين قرار نداد و آن اسلام است. همۀ پيامبران الهي مسلمان و پيروان حقيقي آنها هم مسلمان بودند. پيامبر عزيز ما خودش را بر دين حضرت ابراهيم معرفي ميكند و حضرت ابراهيم مسلم بود و فرزندان او و پيامبران يكي پس از ديگري تا پيامبر عزيز اسلام و ائمۀ طاهرين -عليهم السلام- مسلمان بودند. ان الدين عندالله الاسلام. خداي متعال دينهاي متفرقي نفرستاد، بلكه يك دين براي نوع بشر فرستاد. البته متناسب با ظرفيت و كشش بشر در هر مقطعي بخشي از دين، و همۀ دين، كمال دين و دين كامل توسط پيامبر عزيز، حضرت محمد مصطفي(ص) به بشريت هديه شد.
اگر كسي حقيقتاً پيرو حضرت موسي است، به همان دلايلي كه حضرت موسي را به عنوان پيامبران پذيرفته است، بايد حضرت عيسي را هم به عنوان پيامبر بپذيرد و اگر كسي حضرت عيسي را حقيقتاً به عنوان پيامبر الهي پذيرفته باشد، به همان دلايلي كه او را پذيرفته است، بايد پيامبر عزيز ما را هم به عنوان پيامبر الهي بشناسد و ايمان بياورد. اين نكتۀ دوم.
نكتۀ سوم، پيامبر عزيز ما و اسلام متعلق به همۀ بشريت است. دين كامل و براي همه است. رحمة للعالمين است. پيامبر براي همۀ بشر آمده و خاتم پيامبران است. آمده تا بشر را به مسير نهايي حقيقت و رشد و كمال هدايت كند. پيامبر پيام را رساند و رسالت را تمام كرد. اما امر هدايت و مديريت جامعه به دست اهل بيت پيامبر گرامي اسلام استمرار پيدا كرد.
اهل بيت مأموريت دارند تا با مديريت جامعۀ بشري راه پيامبر را استمرار ببخشند، موانع را بردارند و انسان را تا خود خدا همراهي كنند. اين ضرورت هدايت است. كساني ميتوانند هدايتگر حقيقي باشند كه خود بيعيب و نقص و در قلۀ كمال باشند. رهبران و مديران جامعۀ بشري به نسبت نقص و فاصله از قلۀ كمال در جامعه نقصي ايجاد ميكنند و موجب مشكلات، تناقضات و درگيريها ميشوند.
اهل بيت(ع) انسانهايي كامل، برگزيده و بيعيب و نقصاند. خداي متعال آنها را از هر عيب و نقصي پاك كرده و در قلۀ كمال قرار داده است و مأموريت مديريت و هدايت بشر را به عهدۀ آنها قرار داده است. اهل بيت(ع) هم متعلق به همۀ بشريتاند. اميرالمؤمنين علي(ع) امام مبين و امام براي همۀ بشريت است. انديشۀ رسالت و امامت فراتر از طايفه، قوم، نژاد، رنگ و مرزهاي جغرافيايي و سياسي است. اگر اهل بيت متعلق به يك گروه باشند، نقص در مأموريت و خود پايۀ تبعيض و برخلاف عدالت الهي و ذات انسان كامل است كه تجلي عدالت و رحمت خداست و رحمت خدا شامل و عام براي همۀ انسانها و بلكه براي همۀ موجودات هستي است.
نكتۀ چهارم، عزيزان من، مشكل اصلي جامعۀ بشري در طول تاريخ و امروز به مديريتهاي ناشايسـت، غيرالهي و ظالم حاكم بر جوامع بشري برميگردد. در طول تاريخ آنچه از تبعيض، فساد، جنگها، تحقيرها، ظلمها و مانع تراشيها در برابر حركت كمالي بشر اتفاق افتاده، قريب به اتفاق آنها از ناحيۀ حاكمان ناصالح، ناعادل و غيرالهي بوده است. آنها باعث تفرقه بين جامعۀ بشرياند و جامعۀ بشري را شقه شقه و تكه تكه ميكنند. آنها براي تثبيت حاكميت خودشان و چپاول ثروت ملتها، ملتها و جامعۀ بشري را به گروههاي مختلف تقسيم ميكنند. اگر فرصت پيدا بكنند، خانوادهها را هم تقسيمبندي ميكنند و موضعگيري، تضاد و تناقض را تحميل ميكنند. اساس اختلاف شيطاني است و عامل ايجاد اختلاف مديريتهاي شيطاني و ناصالحاند. امروز هم مشكل بشر همين است.
نميخواهم شروع جلسه شما را تلخ كنم، اما در همين يك قرن گذشته صدها جنگ رخ داد و بيش از صد ميليون انسان كشته و ميليونها نفر آواره شدند. ثروت ملتها كه بايد در جهت رفاه و كمال بشريت و شكوفايي استعدادهاي الهي انسانها صرف شود، صرف مسابقۀ تسليحاتي بيپايان و مسابقه براي توليد سلاحهايي كه گستردهتر و سريعتر انسانها را بكشند و نيز فريبكاريها ميشود. سنگينترين و گستردهترين جريان چپاول ثروت ملتها جاري است. با يك بازي در خزانهداري امريكا چند هزار ميليارد دلار از جيب ملتها به جيب سرمايهداران فاسد و جنگطلب امريكايي ميريزند. جنگ درست ميكنند كه مشكلات اقتصادي خودشان را حل كنند.
امروز بيستم شهريور و مصادف با يازده سپتامبر است كه يك بازي طراحي شده و پيچيده براي تحت تأثير قرار دادن عواطف جامعۀ بشري و پيدا كردن بهانه براي حمله به منطقۀ اسلامي، اشغال افغانستان و عراق بود كه طي آن بيش از يك ميليون انسان كشته و چند ميليون نفر زخمي و آواره شدهاند. 50 ميليارد دلار،90 ميليارد دلار و صد ميليارد دلار اسلحه ميفروشند و بعد جنگ درست ميكنند تا سلاح استفاده بشود تا دوباره اسلحه بفروشند. تودههاي مردم با هم مشكلي ندارند. آنها در برابر حق مقاومت جّدي و ادعايي ندارند. همۀ فساد ناشي از حاكميت انسانهاي ناصالح، ناپاك و غير متصل به آسمان است.
نميخواهم سرتان را درد بياورم، ميخواهم به مأموريت خودمان برسم. مأموريت پيروان اهل بيت چيست؟ در طول 1400 سال چه كردهايم و امروز چه بايد بكنيم؟ من فكر ميكنم هم در طول 1400 سال و به ويژه امروز دو مأموريت اساسي در برابر ماست كه اينها مكمل هم و در حقيقت يك مأموريت هستند. پيروان اهل بيت به تبعيت از اهل بيت(عليهم السلام) خدا خواه، به دنبال توحيد ناب، عدالت خواه و حامي مظلومان و دشمن ظالماناند. به دنبال عزت و كرامت انسانها هستند و وجودشان لطف و رحمت براي جامعۀ بشري است.
عزيزان من، امروز دو مأموريت داريم؛ مأموريت اول نفي كامل نظام حاكم بر عالم است؛ نظامي كه داراي انديشه و برنامه در بخش اقتصاد، سياست، فرهنگ، مديريت جهان و مدعي حاكميت جهاني است و دائماً انديشه توليد ميكند و فضاي عمومي جهان را تحت تأثير خودش قرار ميدهد و مراكز توليد علم، انديشه و مديريت اقتصادي، سياسي و امنيتي جهان را به تصرف خودش درآورده و خودش را به ناحق جاي خدا نشانده است و دستاندازيهاي خودش را به عنوان حق و با پشتوانۀ زور و سلاح به دنيا تحميل ميكند.
نگاه كنيد چه نظمي در دنيا برقرار كردهاند. بيش از سه ميليارد جمعيت جهان فقير است و فاصلۀ بين ملتهاي فقير و اقليت سرمايهدار فاسد جهاني هر روز و هر روز بيشتر ميشود. حتي وقتي سياستهاي اقتصادي آنها موجب بحران و مشكلات سنگين جهاني ميشود، ثروتها را غارت كردند و دلارهاي تقلبي تزريق كردند، بحران اقتصادي درست شد، براي حل بحران هم باز دستشان را در جيب ملتها ميكنند و ميخواهند از جيب ملتها مشكلات خودشان را برطرف كنند.
به نام آزادي سنگينترين خفقانها را تحميل كردهاند و به نام دفاع از قوم يهود بيشرمانهترين جنايات را مرتكب شدند و سرزمين فلسطين را اشغال كردند و شصت و چند سال كشتار، جنايت و ترور كردند.
اولين مأموريت ما نفي اين نظام ظالمانه است. نميشود كسي محب اهل بيت باشد و در برابر اين نظام طاغوتي شيطاني قد علم نكند. اولين مأموريت ما«كونوا للظالم خصم و للمظلوم عونا» است. محب اهل بيت نميتواند در مقابل اين نظم جهاني بيتفاوت باشد. محب و پيرو اهل بيت فقط به فكر خود و گروه خودش و محبين اهل بيت نيست. امام عزيز ما جلوۀ شيعه و محب حقيقي اهل بيت در عصر كنوني – كه رحمت و درود خدا بر او باد - فرمود: در هر كجاي زمين و عالم ظلم هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستيم. ما يار همۀ مستضعفان عالم و ايستاده در برابر همۀ طغيان گران، طاغوتها و مستكبران هستيم.
اولين مأموريت نفي وضع موجود عالم است. از روز اول ما همين طور بودهايم. امكان ندارد كه يك محب اهل بيت به شرايط موجود جهان رضايت بدهد. اين به معناي سقوط از محب به اهل بيت بودن و سقوط از شأن انساني است.
مأموريت دوم دعوت به نظام جايگزين است. ما چه چيزي را جاي نظم موجود جهان معرفي ميكنيم. همه حرف ما در اين يك كلمه خلاصه ميشود. نفي بدون جايگزين بيارزش است. كسان ديگري هم هستند كه به دنبال نفي و اسقاط نظم موجود عالماند، اما وقتي بحث جايگزين ميشود، يك نظم طاغوتي، مستكبرانه و غيرانساني ديگري را پيشنهاد ميدهند.
ويژگي آن نظمي كه ما ميخواهيم پيشنهاد دهيم، چيست؟ آيا جز حكومت جهاني انسان كامل، حضرت ولي عصر(عج) نظم جايگزين و حقيقتي وجود دارد؟ غير از حكومت جهاني امام چه چيزي را ميخواهيم به جهان عرضه كنيم كه هم با فطرت او سازگار باشد، هم حقيقت باشد و هم جاذبه داشته باشد؟ امام متعلق به همۀ بشريت و هديه خدا به همۀ بشريت، منجي همۀ بشريت، باقي مانده خدا و آخرين هديۀ خدا به بشريت است. خود در قله است. هم راه، هم راهنما و هم دستگير است. او واسطۀ فيض الهي است و همۀ خوبيها و زيباييهاي هستي به واسطۀ وجود اوست.
عزيزان من، امروز مأموريت دوم و مهمتر ما معرفي حكومت جهاني و وجود نازنين امام زمان است. اگر ميخواهيم وضعيت اصلاح شود، مردم مؤمن شوند و تقوا، عدالت و رحمت بيايد، همۀ اينها در سايۀ وجود امام عصر است. خارج از مسير اتصال به امام عصر هيچ حقيقت، علم، رحمت، كمال، عدالت و زيبايياي وجود ندارد. همۀ اينها فيض الهي است و واسطۀ فيض خدا، انسان كامل، معصوم و امام عصر(عج) است.
اتفاقاً معرفي امام و دعوت به او نه فقط براي مسلمانان بلكه براي همۀ بشريت، محور وحدت است. او حبل الله است. هيچ محور وحدتي براي مسلمانان، شيعيان و جامعه بشري جز وجود نازنين امام وجود ندارد. به چه چيزي دعوت كنيم كه همه متحد بشوند؟ ما به جامعۀ بشري بگوييم كه تشريف بياوريد و هدايت بشويد. بگويند براي اينكه هدايت بشويم، دنبال چه كسي راه بيفتيم و مثل كي بشويم؟ بگوييم دنبال ما راه بيفتيد و مثل ما بشويد؟
چقدر ظرفيت هست؟ اگر همۀ ما جمع بشويم و سالانه يك نفر را به جامعۀ مسلمين اضافه كنيم، چقدر ميشود؟ در مقابل چند نفر به دنيا ميآيند كه هيچ آشنايياي با حقيقت اسلام، خط امامت و ولايت ندارند؟ هميشه عقبيم.
شيعۀ اهل بيت فقط به دنبال نجات خودش نبوده است. اگر فقط به دنبال نجات خودش بود، كار راحت بود، اين قدر شهيد نميداديم، صحنۀ كربلا وجود نداشت و زندان امام كاظم (ع) و محاصرۀ امام عسكري (ع) و غيبت امام (عج) معنا نداشت. شيعۀ اهل بيت به دنبال نجات همۀ بشريت است.
عزيزان من، در مقابل انديشۀ اومانيستي و ليبراليستي و دموكراسي دروغين سرمايه سالار آدمكش غربي تنها انديشه و نظام جايگزين انديشۀ مهدويت و حكومت جهاني حضرت مهدي (عج) است.
بعضيها ميگويند طرح اين انديشه موجب اختلاف است. چرا بايد موجب اختلاف باشد؟ پس بايد چه چيزي را مطرح كنيم كه موجب وحدت باشد؟ بگوييم توحيد. خيليها در دنيا ميگويند توحيد. رئيس جمهور قبلي امريكا مگر ادعاي دينداري و خداپرستي نميكرد؟ او كه جنايت بارترين اقدامات ضد بشري را انجام داد، ادعا ميكرد مسيحي است.
ما بايد چه بگوييم كه همۀ مسيحيان و يهوديان واقعي و انسانهاي خداخواه، عدالتجو و كمال طلب همه خودشان و آرمانهايشان را در آن حقيقت ببينند و بيايند، قل تعالوا الي كلمه سواء بيننا و بينكم . آن حقيقتي كه همه با فطرتشان گواهي ميدهند، همه منتظرند و همه در عمق جانشان وضع موجود جهان را قبول ندارند و منتظر شرايط بهتر، يك بتشكن بزرگ و يك منجي و قهرماناند كه قهرمان قهرمانان تاريخ است. بايد آن را معرفي كنيم.
امروز جهان در يك شيب تند تغييرات است و اگر نظام مهدوي جايگزين را به درستي معرفي نكنيم و براي تحقق آن تلاش نكنيم، همان بردهداران، استعمارگران و آدمكشها مجدداً بر جهان حاكم خواهند شد.
ميبينيد كه طي يك بازي سياسي يك مهره را ميبرند و مهره ديگري را جايش ميآورند. به نوكران چهل سالۀ خودشان تلفن ميزنند و ميگويند تو ضد دموكراسي هستي، كنار برو. در حالي كه او مكمل همان قبلي با ماسك جديد است.
امروز اگر كسي بگويد مسلمان هستم، ولي اين دعوت را نميپذيرم، مسلمان نيست و اسلام، توحيد و پيامبر را نفهميده است. اگر كسي بگويد من مسيحي حقيقي هستم، اما اين دعوت را نميپذيرم، حتماً در مسيحي بودنش دروغ ميگويد.
من اين بحث را در جمع علماي مسيحي اروپا و امريكا مطرح كردم و سؤال كردم و پاسخي نداشتند. گفتم شما منتظر كسي هستيد؟ گفتند حضرت مسيح. گفتم ما قبول داريم. حضرت مسيح خواهد آمد، اما همراه با كس ديگري. ما هم قبول داريم كه حضرت مسيح خواهد آمد.
در اينكه بايد مردي الهي و آسماني بيايد و عدالت را برقرار كند، با هم متحديم. خب بياييد براي او كار كنيم. تا اينكه شما ما را به خودتان دعوت كنيد و ما هم شما را به خودمان دعوت كنيم. تا كي؟ مأموريت شما اين است كه به عنوان روحاني و پيرو حضرت مسيح راه بيفتيد و از اين قلدرها و فاسدان عالم پول بگيريد و در افريقا و آسيا جريان تبشيري راه بيندازيد تا عدهاي كم اطلاع را به قول خودتان مسيحي كنيد. يا چهار انجمن خيريه درست كنيد و چهار نفر را زير پوشش ببريد. اينها كارهاي خوبي است، اما آيا مأموريت شما اين است؟
اينكه در خانهها بخوابيم تا مصلح و منجي بيايد، عين تن دادن به ظلم و در نقطۀ مقابل فرهنگ اهل بيت است. اين در نقطۀ مقابل فرهنگ اهل بيت است. اما اگر بخواهيم معرفي كنيم، چگونه معرفي كنيم؟ كونوا دعاه الناس بغير السنتكم . مردم را با عمل و غيرزبانهايتان دعوت كنيد. در عمل عدالتطلب، موحد، پاك و خداخواه باشيد و در مقابل مستكبران بايستيد.
فرمود: براي ما زينت باشيد و موجب شرمندگي ما نباشيد. اميرالمؤمنين علي(ع) فرمود: اعينوني بورع و الاجتهاد؛ با ورع، تقوا، پاكي و با عشق و رحمت نسبت به انسانها مرا كمك كنيد. اميرالمومنين(ع) تجلي رحمت خدا بود و براي قاتل خودش غذا ميفرستد و تبعيض را براي قاتل خودش هم نميپسندد و برجنازۀ دشمن خودش ميگريد و تأسف ميخورد. هر كس به جنازۀ دشمنش برسد، شادي ميكند، اما او ميگريد و تأسف ميخورد و ميگويد چرا اين قدر سقوط كردهاي؟ شمشير تو در خدمت اسلام بوده، چرا اين قدر در مقابل دنيا وادادهاي؟ چرا از اعلي عليين به اسفل السافلين ساقط شدهاي؟ تو ميتوانستي به بالا برسي. در جنگ افرادي را كه دم تيغ او هستند، كنار ميزند و نميكشد. چرا نكشتي؟ ميگويد ديدم در اعقاب و نسلهاي او انسانهاي صالحي هستند.
در وسط معركه دربارۀ اصول، معارف و حقايق از او ميپرسند، جنگ را متوقف ميكند. ميگويند جنگ است و دشمن است، سؤال را به بعد از جنگ موكول كنيد، ميگويد نه. ما براي پاسخ به اين سؤالات و هدايت آمدهايم، نيامدهايم كه بجنگيم.
عزيزان من، وجود نازنين امام محور عدالت است. بايد طوري معرفي كنيم كه محور وحدت معرفي بشود. امام ملك طلق من و شما نيست. مال همه است. اين طور نيست كه ما بگوييم امام فقط مال مسلمانان است. امام مال همه است. البته مسئوليت ما سنگينتر است.
در جمهوري اسلامي در يك انقلاب عظيم نظام ولايت برپا شد. نظام ولايت چراغ و تابلوي راهنما، مقدمه و بهانه و سكوي پرش و منادي به سمت امام و حكومت جهاني است.
جمهوري اسلامي يك نظام قبيله اي، نژادي و مليگرا نيست. نظام ولايت مربوط به گروه خاصي از مسلمانان نيست. حقيقت اسلام و داعي الي الله و داعي الي خليفه الله است.
جمهوري اسلامي هديه به همۀ بشريت و مال همۀ انسانها و بشريت و مسلمانان و مؤمنان، موحدان، عدالتطلبان و مستعضفان عالم است.
كلام آخر. عزيزان من، نقطۀ تمركز شيطان از اول بر غافل كردن انسانها از حقيقت امام بوده است. امام حاضر و جاري در هستي است و نميتواند از هيچ موجودي در عالم غايب باشد. هيچ ذرهاي خالي از وجود امام نيست، چرا كه اگر خالي باشد، متلاشي خواهد شد و حيات خودش را از دست خواهد داد و معدوم خواهد شد.
او واسطۀ فيض است. اول فيض حيات و موجوديت و وجود است. اما اين وسط چه كسي غايب است؟انسانها و من و شما و جامعۀ بشري.
عالمي ميفرمود: غيبت از زمان غفلت حضرت آدم شروع شد. ما غايبيم. نقطۀ اصلي تمركز شيطان بر غافل كردن بشريت از حقيقت امام است و همۀ موحدان و مؤمنان براي شكستن شاخ و كمر شيطان بايد فطرتها و دلها را با ذكر و ياد امام بيدار كنند و اين شدني است.
امروز به فضل الهي زمينهها به سرعت در حال فراهم شدن است و دلها به سرعت به سمت حقايق در حال حركت است و جهان در حال دگرگوني است.
فرمودند: بيداري اسلامي. معناي بيداري اسلامي اين نيست كه اين بيداري مال مسلمانان يا فقط براي نجات مسلمانان است. نه بيداري فطرتها، عدالتخواهي، خداخواهي و بازيابي هويت و كرامت انساني است و البته همۀ اينها ذيل اسلام است. فردا نگويند چرا در اروپا اين طوري شد؟ بله، انسانها بيدار ميشوند. اسلام هم براي بيدار كردن انسانها آمده است.
در محضر علما جسارت شد. من تشكر ميكنم از «حضرت آيت الله شبستري»، «حاج آقای اختري» و همۀ برگزاركنندگان اين اجلاس ارزشمند وهمه شما كه گرد هم آمديد تا بشريت را به اهل بيت و تجلي و اكمل اهل بيت ـ عليهم السلام ـ جامع همۀ اهل بيت، نشان دهندۀ همه ويژگيهاي اهل بيت (كه در مقطع زماني خودشان بشريت غافل و شيطان و طاغوتها نگذاشتند كه متجلي بشود) یعنی «امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف» دعوت كنيد.
من صميمانه از همۀ شما تشكر مي كنم. افق نگاه بايد جهاني و براي نجات همۀ بشريت و ان شاءالله حاكميت جهاني امام عصر(عج) باشد.
عزيزان من، ما نميخواهيم بشريت را به گذشتهاي برگردانيم كه زيربار سنگين تعصبات راه هدايت را نپذيرد. ما بشريت را به آيندۀ درخشان وعده داده شدۀ الهي كه بسيار بسيار نزديك است، دعوت ميكنيم.
موفق، سربلند و پيروز باشيد.
مجمع جهانی اهلبیت(علیهمالسلام)، به عنوان یک تشکل جهانی و غیردولتی، از طرف گروهی از نخبگان جهان اسلام تشکیل شده است. اهلبیت(علیهمالسلام) به این دلیل بعنوان محور فعالیت انتخاب شدهاند که در معارف اسلامی در کنار قرآن، محوری مقدس را که مورد پذیرش عامه مسلمین باشد، تشکیل میدهند.
مجمع جهانی اهلبیت(علیهمالسلام) دارای اساسنامهای مشتمل بر هشت فصل و سی و سه ماده است.